|
درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدید آخرین مطالب پيوندها
نويسندگان
قاطی پاتی شخصی زیر درخت گردو ایستاده بود و میگفت:همه این کارهای دنیا درست است فقط نمیفهمم چرا گردوی به این کوچکی بالای این درخت بزرگ قرار دارد ولی هندوانه به آن بزرگی لای بته های کوچک!!!
رفتن تو اتاق با هم حرف بزنن دختره میگه
یه مدتم شایعه شده بود سپاه تو این لامپای کم مصرف شنود گذاشته اونوقت این عموی من میرفت جلو لامپا میگفت جانم فدای رهبر
پسر داییم ۱5 سالشه
مورد داشتیم خانومه تو گوگل سرچ کرده :
توی کافه‌ی فرودگاه یکی بود که پشت سر هم سیگار می‌کشید؛ یکی دیگه رفت جلو گفت: - ببخشید آقا! شما روزی چند تا سیگار می‌کشین؟ - منظور؟- منظور اینکه اگه پول این سیگارا رو جمع می‌کردین، به اضافه‌ی پولی که به خاطر این لامصب خرج دوا و دکتر می‌کنین، الان اون هواپیمایی که اونجاست مال شما بود! - تو سیگار می‌کشی؟ - نه! - هواپیما داری؟ - نه! - به هر حال مرسی بابت نصیحتت؛ ضمناً اون هواپیما که نشون دادی مال منه
نظرات شما عزیزان:
خنگول..
پس منظورت ایلیا بود... مگه ما چند تا پسر خاله ایم !!؟؟؟ پاسخ:شوخی کردم.ولش کن دیگه
خوبه قالب وبلاگ منو گرفتی برا خودت!!؟؟
پاسخ:مهم تفاهمه
سلام
خنگول !!؟؟ من کی رفتم خاستکاری!! شتول که بهت میگن!!؟؟؟ پاسخ:سلام.مگه من فقط یه پسر خاله دارم؟قضیه قضیه همون یکی از فامیلامونه محمد
 ساعت18:29---3 ارديبهشت 1393
سلام
خیلی جالب بود... ببخشید یه سوال برام پیش اومده؟!؟! احیانا اون پسرخاله ایی که گفتین رفت خواستگاریابوالفضل نبود؟؟؟؟؟ پاسخ:سلام.شاید!!! چهار شنبه 3 ارديبهشت 1393برچسب:, :: 13:3 :: نويسنده : pedram
  |
